ابننقاش ابوامامه شمسالدین محمد بن علی دکالیاِبْنِ نَقّاش، ابواُمامه شمسالدین محمدبن علی بن عبدالواحد دَکّالی (۱۵ رجب ۷۲۰-۱۳ ربیعالاول ۷۶۳ق/۲۱ اوت ۱۳۲۰-۱۰ ژانویۀ ۱۳۶۲م)، مفتی شافعی، واعظ، محدث و مفسر مصری میباشد. ۱ - وجه تسمیهگویا اصل خاندان او از شهر دکالۀ مغرب بود [۱]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۱۳۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹مم.
و نسبت دکالی به همین جهت به وی داده شده است. [۲]
یاقوت، البلدان، ج۲، ص۵۸۱.
۲ - ولادتتولد او را در منابع ۷۲۳ و ۷۲۵ق نیز گفتهاند. [۳]
ابن رافع، محمد، الوفیات، ج۱، ص۳۷۵، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
[۴]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
۳ - اساتیدوی نزد جمعی از مشایخ وقت در مصر به تحصیل پرداخت که از آن جمله به نامهای تقیالدین سبکی، ابوحیان نحوی، برهانالدین رشیدی، شهابالدین انصاری و محبالدین ابن صائغ اشاره کردهاند. [۵]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۱۳۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹مم.
[۶]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
۴ - تدریسابن نقاش با اینکه بسیار جوان بود، در مدارس و جوامع مصر چون جامع الازهر، مسجد ابن طولون و مسجد اصلم [۷]
مقریزی، احمدبن علی، الخطط، ج۲، ص۳۰۹، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م.
به تدریس و وعظ و خطابه پرداخت. [۸]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۱۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹مم.
[۹]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
[۱۰]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۱۱، ص۱۳.
۴.۱ - شیوهاو در مجالس درس وعظ خود تقلید صرف از نویسندگان پیشین را در تفسیر و فقه مورد انتقاد قرار میداد؛ مثلاً گفته شده است در مجلس تفسیری و فقه مورد انتقاد قرار میداد؛ مثلاً گفته شده است در مجلس تفسیری که در جامع الازهر داشت به شیوهای نو تفسیر میگفت و از تفاسیر گذشتگان استفاده نمیکرد، وی همین دروس را به صورت کتابی تدوین کرده است [۱۱]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
و همچنین در انتقاد از شیوۀ متداول مردم عصر خود در جملۀ معروفی آنان را نه پیرو پیامبر (ص) و شافعی بلکه پیرو نووی و رافعی شمرده است.۵ - برخورد مخالفینشاید این افکار ابن نقاش که آن را تبلیغ میکرد، چندان خوشایند دیگر فقیهان شافعی مصر نبود و آنان را بر ضد او تحریک میکرد، تا آنجا که چون ابن نقاش در پاسخ سؤال یک قطبی ــ دربارۀ مسائل اهل ذمه ــ جوابی ظاهراً مخالف نظر شافعی داد، این فتوا دستاویزی برای مخالفان گردید تا او را به اتهاماتی چون گرایش به مکتب ظاهری ابن حزم متهم نمایند گرچه ابن نقاش با برخی امیران مملوکی رابطهای نیکو داشت، با وجود این، مخالفت چندان بالا گرفت که قطبالدین هرماس یکی از فقهای متنفذ شافعی در دربار مصر [۱۲]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۱۵۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
، ابن نقاش را نه محکمه کشانید و در محاکمهای که به ریاست قاضی القضاه شافعی عزالدین ابن جماعه ترتیب یافت، از دادن فتوا ممنوع گردید [۱۳]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
و حتی گفته شده است که مدتی نیز به زندان انداخته شد.۶ - سفرها۶.۱ - دمشقابن نقاش در ۷۵۵ق به دمشق رفت و در آنجا مورد عنایت استاد قدیمش تقیالدین سبکی [۱۴]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
که در آن هنگام قضای دمشق را بر عهده داشت، قرار گرفت. [۱۵]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه، ج۶، ص۱۶۲، قاهره، ۱۳۲۴ق.
[۱۶]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه، ج۶، ص۱۶۶، قاهره، ۱۳۲۴ق.
او با نائب سلطان در دمشق (امیرعلی ماردینی) [۱۷]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۱۰، ص۳۰۳.
[۱۸]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۱۰، ص۳۱۷.
نیز آشنایی داشت و مورد اکرام وی واقع شد [۱۹]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
همچنین ابن نقاش از پیش با صلاحالدین صفدی عالِم شامی معاصرش مکاتبات بسیار دوستانهای داشته است. [۲۰]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
از اینرو مجالس وعظ و خطابۀ ابن نقاش در جامع اموی دمشق با استقبال زیادی مواجه شد. [۲۱]
ابن رافع، محمد، الوفیات، ج۱، ص۳۷۵، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۶.۲ - قدسابن نقاش برای وعظ سفری نیز به قدس کرده [۲۲]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۱۱، ص۱۳
و احتمالاً به همین منظور سفر دیگری به حماه داشته و مورد عنایت حاکم آنجا واقع شده است [۲۳]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
محتمل است ابن نقاش پیش از ۷۵۹ق به مصر بازگشته باشد، زیرا سیاق رساله او در مورد اهل ذمه که در آن سال نوشته شده [۲۴]
مقریزی، احمدبن علی، الخطط، ص۴۲۲، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م.
، دلالت بر آن دارد که در مصر تألیف شده است.۷ - ریاستاو در مصر نفوذ و ریاستی به هم رسانید و نزد حکمران وقت، ملک ناصر حسن بن محمد بن قلاوون منزلت ویژهای یافت. [۲۵]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۱۴، ص۲۹۲.
[۲۶]
ابن رافع، محمد، الوفیات، ج۱، ص۳۷۵، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
[۲۷]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۱۳۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹مم.
زمانی که میان او و یکی از علمای بزرگ مصر، به نام قطبالدین محمد بن المقدسی معروف به هرماس که عمرش تقریباً دو برابر وی بود، اختلاف افتاد، ابن نقاش توانست حسن نظر ملک ناصر را نسبت به او به کلی زائل سازد [۲۸]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۱۵۱-۱۵۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
[۲۹]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
نقل شده است که در ۷۶۱ق سلطان به همراه ابن نقاش به طرف عمارت هرماس رفته، آن را ویران ساخت و هرماس را تازیانه زد و به مصیاف تبعید کرد. [۳۰]
مقریزی، احمدبن علی، الخطط، ج۲، ص۷۶-۷۷، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م.
[۳۱]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۱۱، ص۱۳-۱۴.
این موفقیت برای ابن نقاش دیری نپایید، زیرا ملک ناصر در ۷۶۲ق کشته شد و پس از قتل او هرماس به قاهره بازگشت [۳۲]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۱۵۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
، جایگاه ابن نقاش متزلزل گردید و سال بعد در حالی که در آن روزگاردر مصر بر ضد قیطیان مسیحی وجود داشت، [۳۳]
مقریزی، احمدبن علی، الخطط، ج۲، ص۴۹۸-۵۰۰، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م.
مهم جلوه میکند.۸ - آثار۸.۱ - المذمهبه دنبال دستور ملک صالح در ۷۵۵ق برای محدود کردن شدید اهل ذمه [۳۴]
مقریزی، احمدبن علی، الخطط، ص۴۹۰-۴۹۱، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م.
، ابن نقاش در ۷۵۹ق ضمن رسالهای که درواقع فتوایی با تمسک به آیات قرآن، سنت پیامبر (ص) و سیرۀ برخی از خلفا بود، با لحنی شدید خواستار محدود کردن اهل ذمه شد و با مقایسهای بین این رساله و فصل مربوط به اهل ذمه [۳۵]
مقریزی، احمدبن علی، الخطط، ج۲، ص۹۲-۱۰۰، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م.
، از کتاب معالم القربۀ ابن اخوه (ﻫ م)، فقیه شافعی مصری که حدود نیم قرن پیشتر تألیف شده بود، در برخی مواضع این دو رابطۀ نزدیکی احساس میشود. این رساله که المذمه فی استعمال اهل الذمه نام دارد، [۳۶]
زرکلی، اعلام، ج۶، ص۲۸۶.
تماماً تئسط بلن به فرانسه برگردانده شده و این ترجمه همراه بخشِ دوم از متن عربی کتاب در «مجلۀ آسیایی» با عنوان «فتوایی دربارۀ وضع ذمیان...» به چاپ رسیده است و این کتاب از نظر اطلاعات تاریخی و وقایع عصر ممالیک نیز حائز اهمیت است.۸.۲ - احکام الأحکامدیگر اثر چاپی او احکام الأحکام الصادره من بین شفتی سیدالانام (ص) است که در ۱۹۸۹م به کوشش رفعت فوزی عبدالمطلب در قاهره منتشر شده است. این کتاب استدراک و تکلمهای است بر عمده الاحکام عبدالغنی مقدسی که در آن به خصوص از آثار (مسانید، سنن و صحاح) احمدبن حنبل، شافعی، دارقطنی، ابن ابی شیبه، اثرم، ابن حبان و حمیدی استفاده شده است. ۸.۳ - العبراثر دیگر ابن نقاش که دارای ارزش تاریخی است کتاب العبر فی اخبار من مضی و غبر است که مورد استفادۀ مقریزی قرار گرفته است [۳۷]
مقریزی، احمدبن علی، الخطط، ج۲، ص۲۷۹، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م.
، ولی در حال حاضر نشانی از آن در دست نیست. [۳۸]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۱۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹مم.
[۳۹]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
[۴۰]
ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۱۹۸، قاهره، ۱۳۵۱ق.
۹ - شعردر منابع به تبحر او در شعر و نثر نیز اشاره شده [۴۱]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۱۳۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹مم.
و پارهای از اشعار او را ابن حجر [۴۲]
ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، ج۵، ص۳۲۷-۳۲۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
آورده است.۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن اخوه، محمدبن محمد، معالم القریه، به کوشش محمد محمود شعبان و صدیق احمد عیسی مطیعی، قاهره، ۱۹۷۶م. (۲) ابن تغری بردی، النجوم. (۳) ابن حجر، احمدبن علی، الدرر الکامنه، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م. (۴) ابن رافع، محمد، الوفیات، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م. (۵) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق. (۶) ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹مم. (۷) ابن کثیر، البدایه. (۸) حسینی دمشقی، محمدبن علی، «الذیل الثاثی»، ذیول العبر، به کوشش محمد رشاد عبدالمطلب، کویت، وزاره الارشاد و النباء. (۹) زرکلی، اعلام. (۱۰) سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه الکبری، قاهره، ۱۳۲۴ق. (۱۱) مقریزی، احمدبن علی، الخطط، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م. (۱۲) یاقوت، بلدان. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن نقاش»، ج۵، ص۱۸۶۷. |